جنبش جديد سبزها و طرفداران محيط زيست نقش بسزائي در الودگي محيط زيست توسط فوتبال قائل هستند. هر چند ،تعدادي از كشورهاي اروپائي از طريق شركت ها و موئسسات فعال در پاك سازي استاديوم ها و اماكن محل برگزاري مسابقات بيشرفت هاي چشمگيري در رفع الودگي قبل و بعد از مسابقات داشته اند. در اين راه، اتحاديه اروپا، با تخصيص اعتبارات قابل توجه و حمايت هاي مالي گسترده در قالب پروژه هاي محيط زيستي به تاسيس شركت هاي فعال در امر محيط زيست كمك مي كند.

چرا استاديوم هاي فوتبال به الودگي محيط زيست كمك مي كنند و چرا استاديوم هاي فوتبال مشكلات محيط زيستي را دو چندان مي كنند. پاسخ اين سئوال ها را بايد در ماهيت برنامه هاي محيط زيستي و طريقه جمع آوري زباله در اروپا و كشورهاي مدرن و پيشرفته داد.

جدا سازي و تفكيك زباله يكي از مهمترين برنامه هائي است كه در اين كشورها توسط شهرداري ها و سازمان هاي مسئول، به شهروندان اموزش و وسائل و ابزار متعددي را به صورت رايگان در اختيار خانوده ها و شهروندان قرار مي دهند . هم چنان كه با تعبيه مكان ها و زباله داني هاي مدرن ،شهروندان را  به قرار دادن زباله هاي تفكيك شده در هر يك از اين مخازن و مكان ها مي كنند.

باز افريني زباله براي توليد مجدد انرژي  كالاهاي صنعتي از درجه و ميزان مهمي برخوردار است. از طرفي نظم موجود در نزد خانوده ها و شهروندان براي قرار دادن هر زباله در كيسه يا پاكت مخصوص، به آسان كردن جا به جائي زباله توسط ماموران پاك سازي و جمع اوري كمك زيادي مي كند. اما، در استاديوم هاي فوتبال، چنين قواعد و برنامه هائي نه وجود دارد نه اجرا شدني است. برآوردها و تخمين هاي آماري نشان مي دهند كه در جريان يك مسابقه فوتبال نظير جام جهاني يا بين دو تيم محبوب و پر طرفدار هزاران تن زباله كاغذ، ده ها تن زبال انواع نوشيدني و هزاران تن زباله هاي ناشي از رسوبات ابزار همراه جمعيت تماشاگر در استاديوم ها بعد از هر مسابقه فوتبال در درون استاديوم ها و در جايگاه ها و هم چنين در خارج از استاديوم ها و در اطراف ان ها، ماموران جمع اوري زباله را با مشكلات زيادي مواجه مي كنند.  اين مصيبت زماني ابعاد فاجعه اميز تري به خود مي گيرد كه طرفداران با ايجاد اشوب و تخريب بر حجم زباله ها مي افزايند. پايان بازي پرسپوليس تهران با تيم بنياد كار ازبكستان كه در نتيجه تيم ازبكي پيروز ميدان بود از اين قبيل است. تماشگران كه از باخت تيم پرسپوليس به خشم آمده بودند ، به تخريب،آتش سوزي، شكستن و پرتاب كردن سنگ و ساير اشيا ئ پرداختند كه مقابله با پليس، بخشي از اين روي داد بود.

در كشورهاي موسوم به جهان سوم و عقب مانده، اين وضعيت، فاجعه بار تر است. زيرا باشگا ها و كانون هاي فوتبال به لحاظ ناتواني در پرداخت هزينه ها و نداشتن برنامه هاي اموزشي براي هواداران به ميزان چشم گيري به افزايش مشكلات زباله و رسوبات مربوط به ان كمك مي كنند. وضعيت در تعدادي از كشورهايئي كه با شيوه حكومتي استبدادي و ديكتاتوري اداره مي شوند به مراتب اسفناك تر از بقيه است. زيرا دراين كشورها در فقدان احزاب سياسي و انجمن هاي واقعي فعال در امر محيط زيست و رسانه اي آزاد، مشكلات محيط زيست در استاديوم ها به فراموشي سپرده مي شوند. از سوئي نيز، فقدان وسائل و ابزار بيشرفته تكنولوژيكي براي مقابله با چنين وقايعي در پاكسازي محيط زيست در استاديوم هاي فوتبال مزيد بر علت است. بررسي ها در كشورهاي بيشرفته از جمله در كشورهاي اسكانديناوي نشان مي دهد كه ، پاكسازي و جمع آوري در هر متر مربع در استاديوم ها نسبت به معابر عمومي چون خيابان ها يا گذر گاه هاي عبور و مرور به دو برابر و گاه بيشتر زمان و هزينه نياز دارد.