شعرهای نو فوتبالی
1. نام شعر: فوتبال شاعر: حمیدرضا اقبال دوست
به شب زنده داری پنجره ها
نگاه می کنم
و به فوتبال
که این شبها
خواب را
خوابانده است ...
(ادامه شعر)
عجب حال وهوایی داره فوتبال
زمین با صفایی داره فوتبال
وجالبناک این که در سیاست
همیشه رد پایی داره فوتبال
تماشاچیش خیلی با شعوره
نمک داره ماشاالله شوره شوره
وگاهی مثل لات چاله میدون
طرف دار چماق و حرف زوره
یکی با مهربونی واسه داور
حواله می ده صد شیر سماور
یکی هم شعر های بند تنبون
واسه تیم حریفش داره از بر
یکی شون چون چمن می بینه با ناز
لگد میندازه و می خونه آواز
و چون جو گیر شد با نعره ای تند
میگیره از بغل دستی خود گاز
همه بازیکنان شیر نر ...
(ادامه شعر)
آبی تر از رنگ
آبی تر از عشق
آبی ِ آبی
نه رنگ ِ دریا
به رنگ ِ فردا
به رنگ ِ نوری ...
از ظلمت ِ شب
آرامی بخش ِ...
قرمزی ِ تب
نه رنگ فوتبال
قرمز و آبی
به رنگ داور
ساده و آبی
رنگ ِآسمان
کم رنگ ِ آبی !
هفت پله بالا
از آسمانها
قافله آبی
با ساربانها
هرکه گذر کرد
به عشق ِ آبی
بیند خدایش
به رسم ِ آبی ...
(ادامه شعر)
چشمم زندند
تا نرسم باز هم به تو
مرئم بدند
تا نرسم باز هم به تو
در فوتبال عشق تو بازیکن رقیب
کرده ست هند
تا نرسم باز هم به تو ...
(ادامه شعر)
پر های عقاب عاقبت ریخته شد
با نام عقاب مهر آمیخته شد
بر تیرک بالایی دروازه ی عشق
تنها یک نام ، ناصر آویخته شد ...
(ادامه شعر)
ازخداهای کودکی هایم
سوپرمن مرد
کلی پارکینسون گرفته است
ودیگر کسی برای فوتبال پله
خدای تکنیک
پپسی باز نمی کند
تاامروز
که غلط های خدایان علم و فقه وسیاست
یکی یکی رو می شود
خدایا شکرت
که دیگر پیامبری نمی فرستی
که بی گمان
ازکافران می شدم ...
(ادامه شعر)
سقف آسمان آبی
آن زیر اقیانوس آبی
تابلوی مطب آقای دکتر آبی
تیم فوتبال با لباس آبی
اسب آبی فیل آبی حتی سگ آبی!
عروس دریائی آنهم از جنس آبی
پس چرا دائم حال هوایم می شود خاکی!؟
گاهی وقت فکر می کنم منم تنها زیر این سقف آبی
برای این است این روزها کسی به کسی نمی دهد
لیوان آبی!!!!
۲۲/۴/۲۰۱۰/ داخل هواپیما و در آسمان لندن ...
(ادامه شعر)
در ورزشگاه زندگی
نباید چون توپی شد
که از این سو آن سو
تو را،
فوتبال بازندت... ...
(ادامه شعر)
در المپیک شکست خوردیم
کشتی باخت
فوتبال باخت
استقلال باخت
در آزادی باختیم
سرهایمان را بالا گرفته ایم
که شکست پلی ست به سوی پیروزی
ما همچنان
با افتخار مقام اول پل سازی جهان را
حفظ خواهیم کرد ...
(ادامه شعر)
با توپ گرد روی زمین، بیست ودو نفرو ،به بین
دروازه بان با چابکی از همه بالا تر پرید
مثل عقاب تیز چنگ ، توپ واز اون بالا گرفت
یکی که خیلی می پرید ، هر جا که توپ بود می دوید
از همه چون زودتر رسید ،با پیروزی
سه امتیاز بردن و حالا گرفت
توی زمین غوغائی بود ، برا یه توپ دعوائی بود
با قدرت و با قلدری
با زیرکی ، توپ و با پشت پا گرفت
وقتی یه توپی گل می شد، سر و صدا زیاد میشد
صدا چنان بلند می شد
میخواست صدا کمتر باشه ، دستاشو رو � ...
(ادامه شعر)
به شب زنده داری پنجره ها
نگاه می کنم
و به فوتبال
که این شبها
خواب را
خوابانده است ...
(ادامه شعر)
2. نام شعر: فوتبال
عجب حال وهوایی داره فوتبال
زمین با صفایی داره فوتبال
وجالبناک این که در سیاست
همیشه رد پایی داره فوتبال
تماشاچیش خیلی با شعوره
نمک داره ماشاالله شوره شوره
وگاهی مثل لات چاله میدون
طرف دار چماق و حرف زوره
یکی با مهربونی واسه داور
حواله می ده صد شیر سماور
یکی هم شعر های بند تنبون
واسه تیم حریفش داره از بر
یکی شون چون چمن می بینه با ناز
لگد میندازه و می خونه آواز
و چون جو گیر شد با نعره ای تند
میگیره از بغل دستی خود گاز
همه بازیکنان شیر نر ...
(ادامه شعر)
3. نام شعر: دیدار آبی
آبی تر از رنگ
آبی تر از عشق
آبی ِ آبی
نه رنگ ِ دریا
به رنگ ِ فردا
به رنگ ِ نوری ...
از ظلمت ِ شب
آرامی بخش ِ...
قرمزی ِ تب
نه رنگ فوتبال
قرمز و آبی
به رنگ داور
ساده و آبی
رنگ ِآسمان
کم رنگ ِ آبی !
هفت پله بالا
از آسمانها
قافله آبی
با ساربانها
هرکه گذر کرد
به عشق ِ آبی
بیند خدایش
به رسم ِ آبی ...
(ادامه شعر)
4. نام شعر: قاقیه ی نیم بند
چشمم زندند
تا نرسم باز هم به تو
مرئم بدند
تا نرسم باز هم به تو
در فوتبال عشق تو بازیکن رقیب
کرده ست هند
تا نرسم باز هم به تو ...
(ادامه شعر)
5. نام شعر: برای عقاب تیز پرواز فوتبال ایران
پر های عقاب عاقبت ریخته شد
با نام عقاب مهر آمیخته شد
بر تیرک بالایی دروازه ی عشق
تنها یک نام ، ناصر آویخته شد ...
(ادامه شعر)
6. نام شعر: خدایان
ازخداهای کودکی هایم
سوپرمن مرد
کلی پارکینسون گرفته است
ودیگر کسی برای فوتبال پله
خدای تکنیک
پپسی باز نمی کند
تاامروز
که غلط های خدایان علم و فقه وسیاست
یکی یکی رو می شود
خدایا شکرت
که دیگر پیامبری نمی فرستی
که بی گمان
ازکافران می شدم ...
(ادامه شعر)
7. نام شعر: آبی/استقلالی ها بخوانند
سقف آسمان آبی
آن زیر اقیانوس آبی
تابلوی مطب آقای دکتر آبی
تیم فوتبال با لباس آبی
اسب آبی فیل آبی حتی سگ آبی!
عروس دریائی آنهم از جنس آبی
پس چرا دائم حال هوایم می شود خاکی!؟
گاهی وقت فکر می کنم منم تنها زیر این سقف آبی
برای این است این روزها کسی به کسی نمی دهد
لیوان آبی!!!!
۲۲/۴/۲۰۱۰/ داخل هواپیما و در آسمان لندن ...
(ادامه شعر)
8. نام شعر: در ورزشگاه زندگی
در ورزشگاه زندگی
نباید چون توپی شد
که از این سو آن سو
تو را،
فوتبال بازندت... ...
(ادامه شعر)
9. نام شعر: پل
در المپیک شکست خوردیم
کشتی باخت
فوتبال باخت
استقلال باخت
در آزادی باختیم
سرهایمان را بالا گرفته ایم
که شکست پلی ست به سوی پیروزی
ما همچنان
با افتخار مقام اول پل سازی جهان را
حفظ خواهیم کرد ...
(ادامه شعر)
10. نام شعر: بازی فوتبال
با توپ گرد روی زمین، بیست ودو نفرو ،به بین
دروازه بان با چابکی از همه بالا تر پرید
مثل عقاب تیز چنگ ، توپ واز اون بالا گرفت
یکی که خیلی می پرید ، هر جا که توپ بود می دوید
از همه چون زودتر رسید ،با پیروزی
سه امتیاز بردن و حالا گرفت
توی زمین غوغائی بود ، برا یه توپ دعوائی بود
با قدرت و با قلدری
با زیرکی ، توپ و با پشت پا گرفت
وقتی یه توپی گل می شد، سر و صدا زیاد میشد
صدا چنان بلند می شد
میخواست صدا کمتر باشه ، دستاشو رو � ...
(ادامه شعر)
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۰/۰۵/۲۱ ساعت 11:29 توسط احسان فروتن
|
باشگاه فرهنگی ورزشی صباصفه اصفهان (سال تاسیس 1388)