همون طور که از اسم این تایپیک پیداست درباره تعصب بازیکنان تیمهاست که میخواهیم در موردشون بحث کنیم و هر کسی نظرشو بده.اول از همه بذارید یه توضیح کامل در مورد تعصب بدم که چی هست البته اینو میدونم که همه میدونند چیه اما بازم برای کسانی که معنی واقعی تعصب رو نمیدونند میگم.     عصب چیست: کلمه تعصب میتواند به تنهایی از لحاظ لغوی به هرگونه حساسیت بیش از اندازه و یا اهمیت دادن به چیزی تلقی شود.تعصب به تنهایی میتواند یک عامل بسیار قوی بازدارنده تلقی شود این عامل از پرواز فکر وروح برای رشد و دید و نگاه روشنگرانه جلوگیری کرده و دائما ذهن فرار و خلاق انسان را در میدان محدودی از تفکرات و باورها به حالت غیر فعال نگاه میدارد.

یعنی تا به تناسب گذشت زمان مغز انسان به حالت بارور شدن و شکوفایی به حرکت در می آید حس تعصب گرایی مانع از باز شدن دریچه های فکر و منطق میشود و انسان از جلو رفتن باز داشته و گرفتار خود میسازد و فکر و روح به خاطر عدم شکوفایی و رشد مورد اذیت قرار گرفته و رنجهای بسیاری را ناخودآگاه متحمل میشود.پس تعصب یعنی اهمیت دادن به موضوعی ویا علایق های شخصی که میتواند این علایق شخصی یا از نظر اعتقادات باشد و یا از نظر حمایت های اجتماعی خانوادگی بین افراد جامعه مرسوم باشد و هم میتواند از نظر سایر علایق شخصی در نوع اخلاق فردی و شخصیتی افراد جامعه شکل گرفته و بطور یک عادت و اخلاق اجتماعی در ذات وجود یک شخص پدیدار شود.

خوب با این مقدمه حالا میریم سر اصل موضوع خودمون هدف از ایجاد این وبلاگ بی طرفی ̦ بی قرض ورزی و مساوات بوده و اینکه گامی برداریم برای اعتلای ورزش محبوب و پرطرفدار فوتبال که این اهداف قبلا بارها تکرار شده. من به عنوان یکی از نویسندگان این وبلاگ ̦ همیشه سعی داشتم نظر تخصصی خودم رو بدون در نظر گرفتن موقعیت سایرین و بدون قرض ورزی های کورکورانه منعکس کنم و رسالت خبری رو انجام بدم.این رو گفتم تا همین ابتدای مقاله بگم منظورم از این مقاله بازی با افراد و شخصیت اونها نیست .

یک اتفاق تازه و کلی حاشیه تازه ! فوتبال بیدخت هم مثل فوتبال ملی کاملا دچار حاشیه شده .اینبار فوتبال روی نامهربون خودش رو به همه ی ورزشکاران و ورزش دوستان نشون داد.از زمانی که تغییرات در راس کادر مدیریتی و همچنین فنی باشگاه فجر بیدخت اتفاق افتاد و عده ای که البته کار اجرایی قبلا هم داشتند ̦ مجددا سکان هدایت تیم رو بر عهده گرفتند و عده ای دیگر رو شاید خیلی راحت کنار گذاشتن! زمرمه ای از اختلاف به گوش رسید . با رفتن رضا الهیاری از باشگاه فجر به یکی از تیمها ی گنابادی ̦ این اختلاف و حرف و حدیث ها گسترش پیدا کرد.

چندی قبل از شروع ماه مبارک رمضان طی جلسه ای که بین اعضاء مدیریتی باشگاه و بازیکنان برگزار شد که البته عده ای هم غایب بودند! تصمیمی گرفته شد مبنی بر اینکه بازیکنان در مسابقات جام رمضان بیدخت بازی نکنند یا برای بازی کردن ̦تیم مربوطه مبلغی به حساب باشگاه واریز کند.شاید این تصمیم جرقه ی اولیه اختلافات بعدی رو رقم زد.عده ای از بازیکنان در همون جلسه مخالفت خودشون رو اعلام کردند و با توجه به اینکه از همون اول گفتند در بیدخت قصد بازی دارن باشگاه هم با اونها اتمام حجت کرد.

روز اول بازی های جام رمضان گناباد شروع شد وتیم الف فجر بیدخت در بازیی پر گل حریفش رو برد تا خط و نشونی بکشه برای بقیه حریفان.شاید 2 روز از این اتفاق نگذشت که بمب منفجر شد.کریم باقری فوتبال بیدخت ̦ یعنی علی بهرامی به اتفاق مصطفی محمدی ̦ مصطفی میری̦ علی عبدلی در اقدامی عجیب بعد از یک بازی در گناباد به یک تیم برای بازی در سالن بیدخت پیوستند و با اینکار واکنش شدید باشگاه رو در مواجه با خودشون دیدند.

 نه بگفته من بلکه به قول شاید تمامی ورزش کاران اینکار بسیار زننده بود.چون اسامی این آقایان برای تیم الف به مسوولین مسابقات گناباد داده شده بود و غیر از مصطفی میری ̦ بقیه در تیم بازی کرده بودند. با اینکار عملا دست باشگاه توی پوست گردو موند و در مقابل کار انجام شده قرار گرفتند.حالا یا باید باشگاه با این رفتار کنار می آمد و یا بازیکنان رو طبق قول خودش اخراج میکرد.

اما بحث اصلی تر اینه که واقعا دلیل اینگونه رفتار بازیکنان چی بود؟ اصلا چرا باشگاه فجر اعلام کرد در سالن بیدخت کسی حق بازی کردن نداره؟ چرا عده ای قانون شکنی کردن و حکم اخراج از باشگاه رو برای خودشون امضا کردن.کسی مثل علی بهرامی که نماد تعصب در باشگاه بود ̦ چرا همچین کاری رو انجام داد؟

این در حالیه که یک نفر مثل آقای علیرضا امینی از باشگاه ابومسلم و به روایتی حتی از جوانان پرسپولیس تهران دعوت نامه داشته ̦ ولی به گفته خودش و به عشق برو بچه های بیدخت و نام بیدخت به سمت این باشگاه ها نمیره.یا کسی مثل عباس علی رمضانی در همین جام با کسب اجازه از باشگاه  برای تیمی در جام رمضان گناباد بازی میکنه و مبلغ 100 هزار تومان برای باشگاه به ارمغان میاره.واقعا این قبیل کارها جای تجلیل دارن.

پس چرا بعضی بازیکنان آقای هادی زمانی رو که از وقتی سرپرست شده هیچ کمی نگذاشته ̦ چه با زنگ زدن و چه با فرستادن پیام ̦ همه روبه تمرینها فرا خونده و آبروی باشگاه فجر رو به چند بازی در بیدخت فروختند؟

البته بعضی دلایل رو بنده بر حسب وظیفه نویسندگی بیان میکنم:شاید حضور آقای مهدی صفری در راس برگزاری مسابقات فوتسال بیدخت اصلی ترین عامل باشه.این مربی سابق تیم بیدخت سالها با عده ای فوتبالیست کار کرده و مطمئنا عده ای حاضرند به خاطر حرمت گذاری به وی از حقوق خودشون هم بگذرند. 

بعضی ها میگن چون در مسابقات قبلی شرکتی که الان این بازیکنان فجر رو در اختیار داره ̦ بعد از قهرمانی مبلغ صد هزار تومان به هر بازیکنش پرداخت کرده باعث این کار شده ! ولی مطمئنا کسی برای چند هزار تومان حاضر نیست تعصب خودش و آبروی ورزشیش رو زیر سوال ببره.

اما نتیجه گیری بر عهده ی شما خواننده ی گرامی .